• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : نامه اي از گوآنتانامو
  • نظرات : 8 خصوصي ، 40 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    http://www.lsf.ir/view-farsi.php?id=125

    سلام

    اين لينك يه جشنواره شعر اس ام اسي هست براي موضوع مهدويت

    چقدر گريه ام گرفت...

    سلام عزيزم

    صبحت به خير و سلامت

    تلخ بود..........

    اما دلچسب

    مثل قهوه.

    سلام
    با چرنديات پست مدرن به روزم
    درباره برخورد با پديده شوم مهدي موسوي زدگي و غزل پست مدرن در شعر امروز
    حتما سر بزن
    بسيار بسيار زيبا و تامل برانگيز بود.مال خودتون بود؟
    65- درسي از اديسون

    اديسون در سنين پيري پس از اختراع برق، يكي از ثروتمندان آمريكا به شمار ميرفت و درامد سرشارش را تمام و كمال در آزمايشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگي بود هزينه مي كرد. اين آزمايشگاه، بزرگترين عشق پيرمرد بود. هر روز اختراعي جديد در آن شكل مي گرفت تا آماده بهينه سازي و ورودبه بازار شود. در همين روزها بود كه نيمه هاي شب از اداره آتش نشاني به پسر اديسون اطلاع دادند، آزمايشگاه پدرش در آتش مي سوزد و حقيقتا كاري از دست كسي بر نمي آيد و تمام تلاش ماموان فقط براي جلوگيري از گسترش آتش به ساير ساختمانها است! آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولي به اطلاع پيرمرد رسانده شود. پسر باخود انديشيد كه احتمالا پيرمرد با شنيدن اين خبر سكته مي كند و لذا از بيدار كردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب ديد كه پيرمرد در مقابل ساختمان آزمايشگاه روي يك صندلي نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره مي كند!!
    پسر تصميم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او مي انديشيد كه پدر در بدترين شرايط عمرش بسر مي برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را ديد و با صداي بلند و سر شار از شادي گفت: پسر تو اينجايي؟ مي بيني چقدر زيباست؟!! رنگ آميزي شعله ها را مي بيني؟!! حيرت آور است!!! من فكر مي كنم كه آن شعله هاي بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! واي! خداي من، خيلي زيباست! كاش مادرت هم اينجا بود و اين منظره زيبا را مي ديد. كمتر كسي در طول عمرش امكان ديدن چنين منظره زيبايي را خواهد داشت! نظر تو چيست پسرم؟!! پسر حيران و گيج جواب داد: پدر تمام زندگيت در آتش مي سوزد و تو از زيبايي رنگ شعله ها صحبت مي كني؟!!! چطور ميتواني؟! من تمام بدنم مي لرزد و تو خونسرد نشسته اي؟!
    پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاري بر نمي آيد. مامورين هم كه تمام تلاششان را مي كنند. در اين لحظه بهترين كار لذت بردن از منظره ايست كه ديگر تكرار نخواهد شد!! در مورد آزمايشگاه و بازسازي يا نوسازي آن فردا فكر مي كنيم! الان موقع اين كار نيست! به شعله هاي زيبا نگاه كن كه ديگر چنين امكاني را نخواهي داشت!!!
    توماس آلوا اديسون سال بعد مجددا در آزمايشگاه جديدش مشغول كار بود و همان سال يكي از بزرگترين اختراع بشريت يعني ضبط صدا را تقديم جهانيان نمود. او گرامافون را درست يك سال پس از آن واقعه اختراع کرد.

    سلام عراق هم عين ايران بدبخته غرورش له شده تاريخش له شده خدا به خير بگذرونه من هم آپديتم
    سلام. لذت بردم چون خواندني بود.

    زهرا باقري شاد از زندگي پرسيده بود:


    زندگي يعني عشق
    زندگي يعني درد
    زندگي صحبت يک شبنم با برگ گل است
    زندگي گريه ابري است، با هق هق بسيار بلند
    زندگي يعني من
    زندگي يعني تو
    زندگي خاطره ي گرم نگاه من و توست
    زندگي باغچه ي معرفت است
    زندگي بي سرو ساماني يك مورچه است
    زندگي سايه ي آرامش مردي است كه نيست
    زندگي سهم بزرگي است كه در خواب تو كوچك شده است
    زندگي ساخته ي ثانيه هاست
    زندگي سوختن ثانيه هاست

    اتفاقاً من فكر مي كنم آقاي كاظمي موضع روشني گرفته جايي كه پست مدرنيسم ايراني را تفنن صرف مي داند

    سلام

    احتمالا اون دنيا يه خبرايي هست كه همه اينقدر تند تند .. همه خوب‏ها.. بهترين‏ها..

    (كاش منم..)

    كار عراقي‏تان هم

    خوب بود. و پر از حرف..

    خوب باشيد..

    بگو

    شرافت عشيره را

    غربي ها براي يکديگر بلوتوث مي کنند

    ...

    سلام احسان جان.. كار تاثيرگذاري بود...اين جور دردمندانه نوشتن كار هركسي نيست... چون هركسي درد به دلش نداره كه بخواد دردمندانه بنويسه...

    فقط آخراش به نظرم شعاري شده بود....

    ممنون... موفق باشي داداش...

    سلام دوست عزيز

    زيبا بود و دردناك

    تجسم درد آن بيشتر از لطافت طبعش به دل مي نشست

    يا مهدي(عج) ادركني ...

     <      1   2   3      >