• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : صرفنظر..
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    امضاء:

    حضرت قو (ره)

    سلام.

    همينكه بالي براي پرواز با عث اين آشنايي شد براي من كافي است.

    از خواندن طرحهايتان واقعا بالي در آوردم براي پرواز.

    شايد سرنوشت شعريم كلا عوض شود.

    تهران اگر فرصت شد بيشتر صحبت مي كنيم.

    يك سري به غزلهايم بزنيد خوشحال ميشوم البته هر وقت توانستيد.

    لينكتان را هم با اجازه اضافه مي كنم

    + محمد زند 
    سلام خوبي مانده نباشي
    + ميريام 

    سلام دوست عزيزانديشمندم.

    از آشنايي با شما خيلي خرسندم.كارهاي خوبي در قالب طرح داريد كه بهره خواهم برد.بنده نيز كارهايي در اين قالب دارم.

    شما را لينك كردم.شما هم اگر مايل بوديد ما را لينک کنيد.

    با صبح به روزم و با حضورتان سبز ميشوم. منتظرتان هستم.

    انچه ما امروز مي اندوزيم براي استفاده در اينده است اگر فرمايش شما درست بوده باشد ماكه همه نوع رفتار را ازموديم و باز رجايي و ديگران قرباني شدند پس مي توانيم بگويم روش را براي اينده بايد تغيير دهيم تا با رافت بتوانيم از حماقت جلوگيري كنيم

    سلام..دوباره به روزيم منتظر شنيدن صداي پاي شما هستيم.

    + ميريام 

    سلام عزيزم

    خواستم اينج هم تولدت رو تبريك بگم

    ازت ممنونم!!

    دوست دارم

    خيلي كوتاه و ناز مينويسين.

    موفق باشين

    سلام

    تولدتون مبارك

    ..

    خسته نباشي و .........تولدت مبارک ..............اميدوارم صد سال بهتر از اين سالها داشته باشي با سپاس دکتر رحمت سخني از اورميه مرکز آذربايجان غربي

    09143471272

    http://www.rs272.com/

    http://www.rs272.parsiblog.com

    بايد که شيوه‌ي سخنم را عوض کنم

    شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم

    گاهي براي خواندن يک شعر لازم است

    روزي سه بار انجمنم را عوض کنم

    از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده‌ام

    آنگه مسير آمدنم را عوض کنم

    در راه اگر به خانه‌ي يک دوست سر زدم

    اين‌بار شکل در زدنم را عوض کنم

    وقتي چمن رسيده به اينجاي شعر من

    وقت است قيچي چمنم را عوض کنم

    بايد پس از شکستن يک شاخ ديگرش

    جاي دو شاخ کرگدنم را عوض کنم

    وقتي چراغ مه شکنم را شکسته‌اند

    بايد چراغ مه‌شکنم را عوض کنم

    عمري به راه نوبت ماشين نشسته‌ام

    امروز مي‌روم لگنم را عوض کنم

    با من برادران زنم خو ب نيستند

    بايد برادران زنم را عوض کنم

    دارد قطار عمر کجا مي‌برد مرا؟

    يارب! عنايتي! ترنم را عوض کنم

    ور نه ز هول مرگ زماني هزار بار

    مجبور مي‌شوم کفنم را عوض کنم

    دستي به جام باده و دستي به زلف يار

    پس من چگونه پيرهنم را عوض کنم؟

    فوق العاده مثل هميشه ...
    سلام احسان

    سلام!

    ولي من دوست دارم كه تو را در آسمان آبي، آزاد ببينم و شاداب.

    موفق باشي و مظفر.

       1   2      >