• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : مرگ حباب..
  • نظرات : 6 خصوصي ، 28 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    دوست خوبم.هنوز اول باري ست كه به وبلاگت سرميزنموهنوز دارم دومين شعرت را مي خوانم

    شعرت دل پسند بودفقط با يه بيتش موافق نيستم


    دنبال افتخار نرو ، دهر بي وفا

    جاي نشان طناب به حلاج مي دهد

    از اين بيت چنان بر مي ايدكه دنيا به حلاج وفا نكرد،يا حلاج دنبال نشان بود.اما حلاجمردي بود كه دار خويش بردوش مي كشيد.موفق باشي


    دوستان من كجا هستند؟

    روز هاشان پرتغالي باد...

    آرزو مي كنم موفق باشي

    سلام.

    تشكر

    زيبا بود شايد بهتره بگم عالي بود.

    پيشاپيش سال نو رو به شمادوست هنرمند تبريك مي گم.

    موفق باشيد.

    سلام دوست عزيز
    پيشاپيش نوروزت هم مبارک.

    اومدم به خونه م دعوتت کنم

    با انتخاب شعرهاييي كه شايد.............

    تشريف مياري؟

    سلام بر شما که بهترين نويد هارا مي شود با همين يک کلمه ساده به شما و همه داد.مهربانم با اين حمله اي که شما کرديد نمي شود تا يک سال ديگر برخاست و ابراز وجود کرد؟؟؟؟
    ديگر از ديار ياس آمدن و داد کشيدن و يکه و تنها بر همه عالم و آدم کوس هل من مبارز زدن دوراني ندارد هر چند برخي اين روش را مي طلبند.ولي شما نباشيد بلکه دوستي باشيد با رداي مهرباني برتن و اندام عاشقانه و زبايي که داريد همانطور که زباني قرا’ داشته ايد.
    عزيز دلم مهربانم خاموشي گزينم بهتر باشد ؟يا فرياد تنهايي ام را برسر شما بکشم که جرمتان فقط همراه بودن با من است ؟ من از ته دل به شما عشق مي ورزم نه براي ديدن عکس رخسار مه منظر تان نه براي هوس زود گذر زير پوست جنسيتي خفيف که البته نياز همه ماست اين ماطلبه فقط براي ديدن چهر اي است و شنيدن صدايي است تا بداني با کدام ابوالبشر داري هم کلام مي شوي من کار خطاي مجرمانه و يا خلاف ضرع انور شما را مرتکب نمي شوم که در قهر جهنم قرار گيريد نمي دانم چرا دختران و زمنان ايراني ما تصوري که دارند تنها دور نگه داشتن تصوير خود و صداي خودند نه بسياري از صفات و عادات نا سنجيده اي که هم چون مار بر دور آنها پيچيده است شما ما را يعني مردان و پسران را اتهام زده ايد و مي زنيد.ما نه لمس تان کرده ايم نه بوسيده ايم و نه بوييده ايم بلکه هواخواه شما بعنوان يک دوست و يک هموطن شده اين تا صدايتان و نگاهتان و تصويرتان به ما اين حد به شما نياز داريم آرامشمان بدهد مثل نوشته هايتان که ما را به سهم خودش آرامش مي دهد.پس عزيزم اين توصر غلط را از ذهن تان بزداييد که با داشتن بصويرتان مي خواهيم شما را بي آبرو کنيم آبروي يک دختر و زن ايراني مي دانيد در چه و کجا هاست که نمي گويم.
    چه بگويم از دلي که با داشتن بهترين انسان هاي دور و برش با ز حس ميکند تنهاست.البته بيمار رواني نيست بلکه محتاج است به دوست کا نمي توانيم هر حرفي را به هر کس بگوييم گاهي با عريبه ها بيشتر از نزديکانمان مي توانيم حرف هايمان را بزنيم اين يک سري دارد البته نوعي بي اعتمادي به اطرافيان نيست.همه ما به همنوع علاقه داريم دوستش داريم.براي رفع نياز هايي که دامنگيرمان است.
    عزيزم من نمي توانم درد هاي دورني ام را راحتر از از گذشته بگويم گوشي مي خواهم تا بسرايم فرياد کنم نجوا کنم همين.
    شايد در صفحه اي سفيد بشود با کلماتي کوچک و بزرگ جملاتي راساخت که البته با ارزشند ولي باز گوياي درد دلتان نيستند.
    به قول حافظ درد هجري کشيده ام که نپرس
    هر چند شما با مهرتان ضرباتي را کاري وارد مي کنيد ولي من دوستان دارم چرا که ضرب الجبيب زبيب. يعني زدن دوست مزه اي شيرين دارد.
    چه بگويم چرا که العاقل يکفيه الاشاره يعني عاقل را اشاره اي کافي است.
    پاسخ

    ما مقادير معتنابهي شاخ و امثالهم به در آورده ايم از اين همه اقاويلي كه تقول فرموديد. گفته ايد كه العاقل تكفه الاشاره اما ما با همه علومي كه اندر سينه داريم متوجه منظور شما نشدم. به كامنت شما مي آمد كه جواب نامه اي بلند بالا باشد كه ما هنوز ننوشته ايم !!شايد هم اين كامنت را اشتباهي برايمان نهاده ايد كه در اين صورت حيف شد !در هر صورت مي رويم موهايمان را به گونه اي بزنيم كه شاخ هايمان معلوم خلق الله نباشد.

    السلام و عليك يا پرسا

    يك خبر بيا بگير از ما

    ارادت اخوي كم پيدا

    شعر داغتان توي اين يخماي انتخابات بيشتر مي چسبد..
    + نغمه ي داوودي 

    " شواليه هاي ناتوي فرهنگي "
    نويسنده: پيام فضلي نژاد
    انتشارات: کيهان
    چاپ اول: دي 1386

    بخونيد...نظر بديد!

    سلام چه زيباست و ملكوتي موفق باشي

    سلام.خوبين؟

    توي دانشكده ي ما شعر خونده بودين؟

    تهران مركز :مجتمع ولي عصر

    ما دو نفر با شعر به روزيم

    شعر خوبي بود

    و ويرايش سپيد قبلي را قشنگتر كرده....

    + پناه ............... گاه 

    سلام.

    آفرين

    آفرين

    آفرين

    آفرين.

    سلام به شما.

    نوشتتون زيبا بود.خوشحال ميشم به منم سر بزنيد.منتظرم

    من و تو گرچه اسيريم

    حيف از غصه بميريم

    جاي پر زدن زمين نيست

    توي قلب آسمونه قصه ي مرگ و جدايي تو کتابا جا ميمونه

    نگو عمرمون تموم شد

    نگو ديگه همدمي نيست

    بيا فردا رو بسازيم

    اين که فرصت کمي نيست

    اشک پاکت رو نگه دار

    واسه غصه تن پرواز

       1   2      >