دلم مي خواست تو يه مهد كودك كار مي كردم
شعراي كودكانه مي نوشتم
تمرين مي كرديم و
با بچه ها مي خونديم
گِل بازي مي كردم
نقاشي مي كشيدم
موهاشونو شونه مي كشيدم و هر كدومو يه مدل گيره مي بستم
باهاشون حرف مي زدم
باهاشون مي خنديدم
باهاشون گريه مي كردم
..
دلم مي خواست تو يه گروه طراحي كتاب كودك كار مي كردم
طرح هاي ساده و رنگارنگ
داستان هاي شيرين و باور كردني
گنجوندن نكته هاي اخلاقي توي داستان
دوستي- راستي- دروغ- محبت
شخصيت هاي خيلي خوب
شخصيت هاي بد
نتيجه گيري
سرگرمي
رنگ آميزي