بشنو از خون چون حکايت مي کند
وز ميان کربلا او هم شکايت ميکند
خون بگويد کربلا يعني که يک دشت بلا
خون بگويد ازجفا، کوفي زشت بي حيا
عظم الله اجوركم دوست خوبم