سلام.
اين فاتح حتما مرد نيست. پس من با اجازه يك ه مونث آخرش ميگذارم و خودش را براي خودش ميخوانم.
شعرها عالي بود. در رباعي قبلي وزن مصرع دوم سخت بود. اگر بجاي زاينده رود و كارون از موارد مشابه خارجي استفاده ميشد به نظرم با آنجل تناسب زيباتري برقرار ميكرد.
سيب تا هر دو نيمهاش را ديد دختري در ميان شب خنديد
بروزم و منتظريا علي
ايول . اميدوارم صدسال عمر كني چون اگه قرارباشه شعر كلاسيك بگي اونم با اين وضعيت همون بهتر كه در عصر و زمونهي تو هيچ كس با شعر كلاسيك آشنا نباشه والا بيچاره شعر كلاسيك
من كه اميدوارم عمر اونقدر باشه كه ببينم عاقبت شاعراي نوظهور اين روزگار به كجا ميرسه ...بي خيال. جدي نگير
عمر تلف شد... اي خدا!...
سلام
دعا هم صفا كردن با خداست به نوعي و اگر سايه اي جز خدا خواهي لابه لاي آن باشد باز هم با خدا بودن است و رحمت است و زيبايي
من امروز ميان نبودن ها
بجاي صفا
بي تو هي آب مي شوم
بيا
نداي دلم صداي دلم هواي دلم
ميان كويرم آب شو
ميان زمستان بهار
بيا ...
بيا تا هر روز مجبور نباشم صبح به صبح عهد نخوانده ،بر خود اشك بريزم
بيا كه دلم ميان نبودن ها قضا شد
سلام!
يه ضرب المثل ميگه:
ماهي رو هر موقع از آب بگيري خيسه !!!ببخشيد،تازه است.
هنوز دير نشده در ضمن:
مگه وقتي كه دعا مي كردي، حال نمي كردي ؟!!! كه افسوس مي خوري...
موفق باشي و مظفر.
..
خدا خدا كردن هم دردي از ما دوا نكرد برادر ..