• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : در چراگاه نصيحت ..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + س 
    فوقالعاده بود

    مردي از امام حسن (ع) پرسيد من از شيعيان شما هستم ؟


    امام (ع) فرمودند : اگر مطيع اوامر و نواهي ما باشي ، راست مي گويي ، ولي اگر چنين نباشي با ادعاي منزلت والايي که تو شايسته آن نيستي ، بر گناهت اضافه مکن ، نگو که من از شيعيان شما هستم ، بلکه بگو من از دوست داران شما هستم ، در اين صورت تو آدم خوبي هستي و به خوبي گرايش داري .


    حالا فهميدم من دوستدار امامم نه شيعه او ، پس بايد ببينم که چند گام با شيعه شدن فاصله دارم تا آن را از ميان بردارم .


    عيدتان مبارک . آرزو ميکنم خداوند توفيق شيعه علي (ع) بودن را به ما اعطا کند .


    باسلام - پست بسيار جالبي بود اما ذكر غدير....

    مهربانا، تو را سپاس که ريسمان نجات ولايت مولا علي و فرزندانش را ـ که درود تو بر آن‏ها باد ـ به سويمان فرستادي. تو را سپاس که به اين روز گرامي‏مان داشتي و باران کرامت بر ما باريدي. دل‏هامان را به عهدي که بر ولايت با تو بستيم محکم کردي، قلب‏هامان را به ميثاقي که در باب ولايت از ما گرفتي پايدار ساختي و انکار روز قيامت را بر ما نخواستي. تو را سپاس که کمال دين و اتمام نعمتت را در ولايت اميرالمؤمنين، علي بن ابيطالب عليه‏السلام ، نهادي.» تو را سپاس مي‏گوييم و شکر مي‏کنيم.

    سلام

    اينجا فقط خداست .

    منتظر شما هستيم .

    سلام. به قول يه عزيز شما آدمها رو عاشق خدا کنيد . اونها خودشون راهشون رو پيدا مي کنن.

    + كرگدن 

    فداي تو احسان عزيز ...

    هميشه به من لطف داشتي و داري ...

    دمت گرم و سرت خوش باد رفيق

    + يگانه * خواب گريز * 

    سلام.

    خوب بود. ولي نمي‏دونم چرا همش دوست دارم مصرع آخر رو با «ديديم» شروع كنم! شما چنين حسي نداريد؟! يحتمل اين حس از تكرار ضماير جمع متكلم ايجاد مي‏شه، مخصوصا كه بعد از «ما» هم اومده.

    احيانا نمي‏تونيد بلايي سرش بياريد كه درست بشه؟!

    + بسم الله 

    خيلي زيبا بود دوست من....

    منتظر مطالب جديدت هستم...

    موفق باشي...با مطلبي به عنوان من اگر خدا بودم منتظر حضور گرم شما هستم.....

    - بعضي فکر مي کنند منصفانه نيست که .خدا کنار گل سرخ خار گذاشته است .بعضي ديگر خدا را ستايش مي کنند که کنار خارها گل سرخ گذاشته است

    - انديشيدن به پايان هر چيز شيريني حضورش را تلخ مي كند... بگذار پايان تو را غافلگير كند درست مانند آغاز.

    - قبل از ازدواج، مرد قبل از خواب به حرف هايي مي انديشد که شما گفته ايد اما بعد از ازدواج ، مرد قبل از اين که شما حرف بزنيد به خواب مي رود!
    هلن رولان

    - دو نفر که همديگر را خيلي دوست داشتند و يک لحظه نمي توانستند از هم جدا باشند، با خواندن يک جمله معـــروف از هــم جـــدا مي شــوند تا يکديگر رو امتحان کنند و هــر کــدام در انتظار ديگــري همديگر را هيچوقت نمي بينند.
    چون هر دو به صورت اتفاقي به جمله معروف ويليام شکسپير
    بر مي خورند: « عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده

    - جهنم زماني است که شما داراي: اتومبيل آمريکايي، زن بريتانيايي، خانه چيني، غذاي آلماني و درآمد ايراني باشيد. بهشت زماني است که شما داراي: درآمد آمريکايي، خانه بريتانيايي، غذاي چيني، اتومبيل آلماني، و زن ايراني باشيد

    - مداد رنگي ها مشغول بودند...به جز مداد سفيد...هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند:{تو به هيچ دردي نمي خوري}...يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توي جعبه ي مداد رنگي...جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد

    - هميشه تصور کن توي يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني پس مراقب باش به طرف کسي سنگ نندازي چون اول دنياي خودتو مي شکني.

    - زندگي را دور بزن و آن گاه که بر تارک بلند ترين قله ها رسيدى،

    لبخند خود را نثار تمام سنگريزه هايي کن که پايت را خراشيدند

    - يادمان باشد زنگ تفريح دنيا هميشگي نيست زنگ بعد حساب داريم

    - ظريفي سن جوانکي را پرسيد.جوانک پاسخ داد:20 سال دارم.ظريف گفت: اشتباه مي کني فرزند بگو 20 سال را ديگر ندارم

    - شما ممکن است بتوانيد گلي را زير پا لگدمال کنيد، اما محال است بتوانيد عطر آنرا در فضا محو ‏سازيد

    - شکسپير : بدترين گناه اين است که به کسي که تو را راستگومي پندارد دروغ بگويي

    - از قطره پرسيدند آرزويت چيست؟ گفت به هم پيو ستن و جويبار شدن از جويبار پرسيدند آرزويت چيست؟ گفت :به هم پيوستن و رود شدن رود را پرسيدند آرزويت چيست؟ گفت به هم پيوستن و دريا شدن دريا را پرسيدند آرزويت چيست ؟ گفت هيچ...!!! ولي کاش قطره شبنمي بودم در کنار گلي بي خبر از همه جا...!!!

    -

    گذشت زمان بر انان كه منتظرند بسيار كند

    ،بر انان كه مى هراسند بسيار تند،

    بر انان كه زانوى غم بغل مى گيرند بسيار طولانى

    ، و به انان كه به سر خوشى مى گذرانند بسيار كوتاه است،

    اما بر انان كه عشق مى ورزند... زمان را اغاز و پايانى نيست -

    - شكسپير

    - درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود . پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟ از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و... حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند

    - يه هيزم شکن وقتي خسته ميشه که تبرش کُند بشه! نه اين که هيزمش زياد باشه . تبر ما انسانها باورهامونه نه آرزوهامون...

    - نردبان اين جهان ، ما و منيست!
    عاقبت اين نردبان ، افتادنيست!
    لاجرم آنکس که بالاتر نشست!
    استخوانش سخت تر خواهد شکست...

    - زنده بودن حرکتي افقي است از گهواره تا گور و زندگي کردن حرکتي عمودي است به سوي او

    - انسان ها شکست نمي خورند بلکه تنها تلاش کردن شان را متوقف مي سازند - ارنست همينگوي

    براي اداره كردن خودت از عقلت استفاده كن وبراي اداره كردن ديگران از دلت

    زندگي تاس خوب آوردن نيست! زندگي تاس بد را خوب بازي کردن است!

    آدمي اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودي موفق ميگردد ولي او مي خواهد خوشبخت تر از ديگران باشد و اين مشکل است زيرا او ديگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور ميکند

    ( مونتسکيو)

       1   2      >