با درود
از چند مدت پيش ميخواسم بياد خونه ت مهموني . اما نمي دونم چي ميشد كه نمي شد !
حقيقت اينكه چند ماه پيش اتفاقي به يكي از غزليات برخوردم ( لطفن نقطه چين نگذار) تو يه وبي كه نمي دونم مال كي بود . تو وبگرديام بهش برخورذه بودم . غزل چنون گرمي بود كه داغيش تا مدت ها تو ذهنم موند . برا خودم سيوش كرده م . البته بي اجازه !
حالا كه با سرچ كردن بيت اول همون غزل مهمونت شدم ديدم نه بابا اينجا تا حوصله ت امون بده مي توني شاهد زيبايي و غزلنوشي باشي . يه عالمه شونو سيو كردم . بازم بي اجازه !
نترس هرجا كه ببرشون با اسم شاعرش مي خونمشون !!!
به هرحال تو نظراتي كه مي خوندم فهميدم كتاب هم چاپ كردي . اگه ميشه اسم كتابو برام بنويس . گمونم داشتنش تو چنتا كتابي كه دارم لازمه !
غزلات واقعن حال و هوايي ديگه دارن . تو اداي غزلسرايي در نمياري . تو اين دوره زمونه كمتر اخساس اينچنيني تو غزل مي بينم . در حالي كه تا دلت بخواد غزلسرا !!!!!!!!!!! هست .
برا بار اول همينو فقط تونسم بگم .
مانا ماني .