سلام
تو كه گفتني ها رو گفتي هميشه عزيزم.
شعرت هم عالي بود.
دمت گرم و سرت خوش...
چي مهمتر از جون آدماييه كه اين وسط حق زندگي ازشون گرفته ميشه آقا مصطفي؟!اگه برادر يا خواهر خودتم از پنجره تير تو سرش خالي ميكردن،همين حرف و ميزدي؟!مگه ما انسان نيستيم؟!
به قول مرحوم مشيري :
صحبت از پژمردن يک برگ نيست،واي جنگل را بيابان مي کند...دست خونآلود را در پيش چشم خلق پنهان مي کنند،هيچ حيواني به حيواني نميدارد روا،آنچه اين نامردمان با جان انسان مي کنند...فرض کن مرگ قناري در قفس هم مرگ نيست!!!!!فرض کن يک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست!!!!فرض کن جنگل بيابان بود از روز نخستدر کويري سوت وکوردر ميان مردمي با اين مصيبت ها صبور !صحبت از مرگ محبت مرگ عشق گفتگو از مرگ انسانيت است...
سلام!!
ما تو يك مملكت آزاد ، ايران آزاد ، زندگي ميكنيم!تو دنياي واقعي كه حق اعتراض را ازمون گرفتن ، تو دنياي مجازي هم اين حق را ازمون ميگيرين؟!پس اين چه آزادي اييه؟؟!واقعا اسمش را ميگذارين آزادي؟؟!!!
با عرض معذرت از شما آقا احسان ، پايدار باشين . . .
من انار دارم
برادم بادام دارد
برادرم انار ندارد
من بادام ندارم
.
. مرا كيفيت چشم تو كافيست
رياضت كش به بادامي بسازد