• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : سال نو مبارك !
  • نظرات : 15 خصوصي ، 24 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام

    اولين باريه كه ميايم خدمت شما

    با اجازه ما شما رو لينك كرديم

    يه مطلب رو بدون تعارف بگم خيلي وب جذابي داري

    ممنون ميشم بيشتر به ما سر بزنيد

    يا علي

    اين گونه بودنت را بيشتر دوست دارم تا آ گونه سياستي باشي كما اين كه در هر دو سخن حرف دل را مي گويي و حه مي نويسي ...

    دست خوش عزيز از كامنتي اتفاق از تو پايم به اين گوشه باز شد ...

    فكرم نكنم پام رو بردارم ...

    يا حق

    + يكتا 

    عصر شعر دانشکده مهندسي پزشکي دانشگاه آزاد اسلامي ... يکشنبه 3 ارديبهشت 1385 ... ساعت 4 بعد از ظهر.. مکان: تهران. ضلع غربي ميدان پونک . بلوار ميرزا بابايي . بلوار عدل . انتهاي گلزار يکم غربي. دانشکده مهندسي پزشکي ... به همين وسيله از تمامي اساتيد و دوستان براي حضور در اين جلسه دعوت به عمل مي آيد ...

    البته متاسفانه ما هنوزم آمفي تئاتر نداريم ... دوستان بايد ببخشند ...

    سلام.....واقعا لذت بزدم خوشحال ميشم به من هم سري بزنيد......موفق باشيد

    سلام .. //

    دير كه نشده هنوز ؟! ... مي‏دونين كه .. هيچ وقت دير نيست .. !

    فكرم خيلي مشغول بال و پرواز و اين مسائل شده ! بايد بهم حق بدين !! ...

    خوب بود .. خوب باشين و موفق‏تر .. شايد همين .. //

    سلام. نمي دونم چي بگم. اين آهنگ يكي از آن آهنگهاييست كه اشك مرا در مي آورد . تا به حال به زبان اصلي نشنيده بودم. دم شما گرم. دستتان درست. لذت مي برم تا نهايت جان./.............. نقدهاي دلچسب شما را خوانده ام بر شعرهاي سيد هاني رضوي. قدم به چشم ما بگذاريد و شعرهاي مرا هم نقد كنيد. همه مي دانند كه سر سوزني ناراحت نميشوم كه هيچ ، از نقد لذت هم مي برم. قطره قطره نور به چشمهايتان ببارد. لينكتان هم اضافه شد. يا علي.

    اگه دنيا مال من بود اگه اسمون و داشتم

    ماه ميگرفتم از شب پيش چشم تو ميذاشتم

    روي دامنت ميچيدم تك تك ستاره ها رو

    از ترانه پر ميكردم لحظه هاي بيصدا رو

    موفق باشي زيبا بود خيلي .....

    بدين‌وسيله از كليه‌ي علاقمندان به آشنايي با تعريف قالب طرح، براي مشاركت هرچه ‌بهتر در مسابقه‌ي « بالي براي پرواز 3 » دعوت مي شود ( روز دوشنبه 28/1/1385 _ ساعت 8 تا 9 صبح ) شاهد مصاحبه‌ي جناب آقاي سعيدي راد _ رئيس هيئت‌داوران مسابقه _ در برنامه ي " صبح تهران " شبكه‌ي 5 سيما باشند .
    + آبي 

    سلام قاصدك سوخته....مي دوني قاصدك هنوز هم بي نظيري.. شعرت تكونم داد مخصوصا اون مصرع مخصوص كه مي دوني كدومه اشك رو مهمون آينه چشمام كرد.

    پاينده باشي و بر قرار

    ما تحويل شديم....با بيست روز تاخير...همين!....در هفت سين سفرهء بخت اسم تو كم است/ بابا سعيدسفره ما ناقص شماست.... ميدوني اين پيشنهاد نپخته ايه ولي پيشنهاده ...چون حيفه كه از معناي سعيد...(خوشبخت) استفاده نشه... نظر تو چيه؟
    سلام ، يقين دارم غزلتون همون شده كه مي خواستيد ، نوروزتان مبارک ، هميشه ي زندگيتان سبز و بهاري باد (( در گلستان دميده نور بهار / چشم گل را به اين ديار بيار )) به اميد ديدار
    سلام... غزل عالي بود ... نمي دونستم كه ساحل نشين اشك را همان قاصدك سوخته ي گذشته ها مي نويسه... خوشحال شدم.../ سال نو شما هم مبارك... شاعر بمانيد ... ياعلي
    هر وقت اينجا ميام دلم نمي خواد به اين سادگي ها برم!...
    (سين) را از سوسن (لام) را از لاله (الف) را از اقاقي و (ميم) را از مريم بر گزيدم تا دسته گلي زيبا با نام (سلام) تقديم به شما کنم. .......موفق باشيد و همواره سبز سبز.
    يه چيز ديگه مي خواستم بگم. بعضي چيزا هيچ وقت تاريخ انقضا ندارن. اين ماييم كه منقضي مي شيم. مادر هم مگه تاريخ انقضا داره. راستش اين بيت خيلي دلمو شكست.
       1   2      >