امسال اما..

سال پلنگ نيست..

سال ثانيه هاي سگي ست..

در پاچه هاي حشري مردي که مدام مي خندد..

و سال، سالٍ پنج عصرهاي جيره بندي شده ي مادر به خطاست..

و موهاي يک ربع مانده به شكاف..

سال، سال نبردهاي سانتي مانتال است

بر سر يک تکه نان نا تمام ....

زيباست واقعاً..

خصوصاً پايانش..

حالا فقط يک سين مانده است
.. که هر چه مي کشيم از " سيب " است
اما چون از دست توست
خوردن دارد
بگذار امسال
هفت سين جهان
ناقص بماند..

سلام برادر!

مخلصيم . چطوري؟ خيلي وقته از حالت بيخبرم.

سلام.. ممنون از پاسختون... اميدوارم بحث بنده را با خود صرفا يك گپ ادبي بدانيد ولاغير...

عرض كنم خدمتتون شعر نيمايي(آزاد) داراي وزن است و در يك بحر قرار ميگيرد.. قافيه نيز دارد.. وفرق آن با كلاسيك جابجايي اركان وزني و قافيه است... شعر سپيد هم وزن دارد اما در يك بحر نيست و شاعر گاه به گاه از بحري به بحر ديگر مي رود و شاعر براي آنكه گوش شنونده اين كمبود را حس نكند از صنايعي چون جناس..اشتقاق..واج آرايي و غيره استفاده مي كند..(شما شعر خود را سپيد معرفي كرده ايد)شعر شما از عنصر خيال بالايي برخوردار است .. مثل نوشته هاي صادق هدايت.. ايشون شعر نيمايي مي سرايند و شعرهاي ايشون وزن بسيار سنجيده اي دارد.. در اين ميان تنها شاملوست كه شعر سپيد مي گويد.. با آهنگي كه گوش آن را مي شنود... و اما موج نو ... موج نو كلا سبك ادبي فارسي محسوب نمي شود و از فزانسه به ايران آمده .. و با خصوصيات خاص خود.. از جمله قلت استفاده از فعل... ابهام و ژيچيدگي.. تاكيد بر كلمه نه جمله و معني. نظر نويسنده با خواننده لزوما يكي نيست (فلسفه هنر براي هنر)

مرسي از حسن توجهتون...

خب گودر باعث مي‏شه كه من حتي از عوض شدن رنگ و روي اينجا هم بي‏خبر بمونم. كامنت نذاشتن كه ديگه جاي خود داره!

هفت‏سين‏تون هم برقرار باشه الاهي..

خوب باشيد.

سال نو هم مبارك‏تون باشه خب!