• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : عاشق شدي بخوان !
  • نظرات : 2 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ميريام 

    بهروز ياسمي:

    حق داشت آدم

    در من دوباره زنده شده ياد مبهمي

    دنيا قشنگ تر شده اين روزها کمي

    گفتم کمي؟ نه! خيلي- يک کم براي من

    يعني زياد يعني همسنگ عالمي

    دريا کجا و باغ کجا؟ سهم من کجا؟

    من قانعم به برگ گلي قطره شبنمي

    -

    اي عشق چيستي تو که هرگاه مي رسي

    احساس مي کني که دليري که رستمي

    مثل اساس فلسفه و فقه مبهمي

    مثل اصول منطق و برهان مسلمي

    هم چون جمال پرده نشينان محجبي

    هم چون بساط باده فروشان فراهمي

    -

    حق داشت آدم آخر بي عشق آن بهشت

    کمتر نبود از برهوت از جهنمي -

    با سيب سرخ وسوسه، پرهيز و لبگزه

    قصري پر از فرشته و ديوار محکمي؟

    -

    بايد مجال داد به خواهش به وسوسه

    بايد درود گفت به شيطان به آدمي!