تونستم کپي کنم!!
تو دست هايت را بده . . . من دلبري ها را
واكن گره هاي دلت . . . من روسري ها را
شرمنده خواهم كرد با عطر تنم امشب
شيرازه ي اوج شكوه قمصري ها را
تا من پريشان مي كنم گيسوي بي تابم
آشفته كن روياي خام ديگري ها را
آتش درون كوهِ آغوش تو مي جوشد
آغاز كن موساي من ! پيغمبري ها را
لبريز از عشقم بكن تا من ببخشايم
در هر ركوع و سجده اي انگشتري ها را
از هشتمين خوان بگذر اي بي ادعايِ من
تهمينه ام ..... باور كن اين ناباوري ها را
مدح تو را در هر غزل تكرار خواهم كرد
بايد به هم ريزم بساط انوري ها را