وبلاگ :
شعرهاي احسان پرسا
يادداشت :
باي ذنب قتلت ؟
نظرات :
3
خصوصي ،
16
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
قاقالي لي
آن روز.من .../و امروز.تو/آن روز پنجرهء مرا شکستند.غم توي خانه ام ريخت/سقف در رختخوابم سقوط کرد و ستاره ها در درياي چشمانم غرق شدند/خوب يادم هست/وخوب مي دانم چگونه با تو حرف بزنم./من هم عروسکم را در عبور خاکستري جنگ گم کرده ام/من مي توانم به خاطر عروسک شکسته دست تو با تو گريه کنم/فاصله ها دروغند./نقشهء جغرافيا را از روي ديوار مي کنم و قايقي درست ميکنم./ببين/حالا همسايه ايم.سرزمين ما در هم فرو رفته اند/من قايقم را توي درياي آزاد مي اندازم و خوب ميدانم/
پشت ديوارها شهري است