...
گفتي كه مي رسي ولي از راه اسمان
با سفره ي عدالت و با كيسه هاي نان
تا كي به اين اميد به پايت بايستند...
مردم گرسنه اند ..به ياد تو نيستند...
دنياي ننگ پر شده از دشنه ي ستيز...
اصرار مي كنم كه در اين عصر برنخيز...
شعر از يك بنده خدايي ... از قم...
غزل عالي بود...