يكي از اشعارت را مي پرستم
من تا به اين حد ديوانه شعر كسي نبوده ام
مي داني كدام؟
((وقتي كه جز وصال به دردم نمي خورد
قهوه مريز فال به دردم نمي خورد...))
اولين بار پشت گوشي تلفن (پارسال) شنيدم و شيفته ذوق و شعرت شدم . خوشحال مي شم اين شعرت رو درست و كامل برام بفرستي و اگه اجازه بدي با نام خودت تو وبلاگم بگذارم
ممنون
مرفام!