..
جه خوبه كه ميشه يه راه هايي پيدا كرد كه نااميدي رو از بين ببره .. چه خوبه كه اصلا چنين راه هايي هست ، كه ما اگه بخوايم ، بتونيم پيداشون كنيم ..
خوب باشين ..
راستي..
گويا...
تولدت مبارك...
چهل شب راه را بي وقفه راندم.. چهل تصنيف را هر شام خواندم.. ببين اي دل چقدر اين قصر زيباست.. گمانم خانه ي صافي همين جاست.. بكوب اي دل كه اينجا قصر نور است.. بكوب اي دل مرا شرم حضور است.. بكوب اي دل كه غفار است يارم.. من از كوبيدن در شرم دارم.. شرم دارم.. شرم دارم........./ اگه به جايي رسيدي جاي منم در بزن... عجيب اين روزا دلم يه نفر رو مي خواست كه مسافر اون طرفا باشه... خودم كه ديگه نا ندارم پاشم راه بيفتم برم... اينو جدي مي گما.. اگه رسيدي جاي منم در بزن.. حتما.. مديوني اگه نزني...................... يا حق.
اين لينك رو بينيد بامزه است... ياد بچه گي ها!!!
و تنها آه ...بنويس بر ياد نبودبنويس از شرم کبودبنويس تاريخ مصرفمان نگذشته فاسد و دور ريختني شديمبنويس ما انسان بوديم !به خدا! به همين سادگي
بنويس همه اينها در پستي که نيست!بنويس "نگاهي در سکوت"بنويس کلامي در فرودبه شيوايي مرگ يک پروانهبرو :شيوا
خداحافظ
اينجا کليک کنيد(خدا حافظي در آغوش خداي برهنه!)
نمي دانم چرا ولي دلم يک خداحافظي سير مي خواهد!
درود ...
قضيه اين چهل شب چيه !!؟؟
راستي توادت مبارك احسانم !!
ايام به كام ...
تابعد ...
يعني نميايي؟؟؟ تا چهل شب ديگه؟؟؟؟
اميدوارم دست پر برگردي