دوربينم را به سمت سبز بي كران درختان مي گيرم
و تمام پرنده هاي زيباي جهان را برايت شكار مي كنم
تا براي عصرانه ات تحفه اي آماده كنم
همه اشان حس رهايي دارند
حس پرواز
حس گم شدن در هياهوي چشمان تو
حس جاري شدن از مهرباني دستهاي تو
دوربينم را به سمت شرجي خليج مي كشانم
تا براي اتاق خواب نيلگونت منظره اي خلق كنم
منظره اي كه تار چشمان تو را خوب بنوازد
و قلب تو را قابي از عشق بگيرد
و با خنكاي نسيم اش موهايت را نوازش كند
دوربينم را سمت پنجره مي برم
يا كريم ها پشت شيشه خواب رفته اند
خورشيد تابش چشم نوازي دارد
آرامش خانه ي ما تمام جهان را در بر گرفته!!