• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : عاشق ترين جاسوس جهان
  • نظرات : 2 خصوصي ، 31 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    سلام مي كنم به باد

    به بادبادك و بوسه

    به سكوت و سوال

    و به گلداني

    كه خواب گل هميشه بهار مي بيند

    بي تعارف ، با وب لاگتون لحظات بسيار خوبي رو سپري كردم

    خوشجال ميشم به حاشيه نشيني هاي من هم سري بزنيد

    گرچه در ابتداي راهم

    اما

    كوله بارم پُره از شعر و غزل

    لحظه هايم پُره از نان و عسل...

    سلام احسان جان كارت فوق العاده بود خيلي نو و بكر بودي حال دادي اساسي

    سلام به احسان عزيز...شعر به نظرم خيلي خوب بود... البته فكر مي كنم با تغيير بعضي ريزه كاري ها مي تونست خيلي بلند تر هم بپره اما در مجموع واقعا كار قوي و تاثير گذاري بود...

    اين روزا كجايي؟... هيچ جا نيستي؟... اميدوارم به دلايل قشنگ غيبت هات زياد شده باشه...

    زيبا بود...خيلي زيبا... لذت بردم...از تو دلخورم كه نان را ميخوري...ولي نه به نرخ رفاقت و عشق...به نرخ روز...رسم رفاقت نيست كه سري نزني و سراغي نگيري از غربت و دلتنگيهايم...به روزم عزيز

    سلام بر احسان عزيز

    ممنون از حضور و محبتتان

    سلام من خوشم آمد

    سلام جناب جاسوس بزرگ....

    عاشقانه تان بسيار زيبا بود.....

    بخصوص آغاز وپايانش.....

    سلام . يادداشتي كه برام گذاشتي به دلم نشست . ممنون از محبتت . يا علي ...
    سلام بر عاشق ترين جاسوس جهان.... خيلي آقايي!

    عجب چيزي بود .. هنگ كردم .. محرمانه ترين راز .. ايول هر چيزي مرموز باشه خيلي خوبه چه برسه به عشق ..

    راستي خوبي .. خيلي وقت بود خبري نبودا ..

    به هر حال اميد است در پناه خداوند حق تعالي باشيد هميشه

    + کرگدن 
    احسان عزيزم چطوري ؟ خوبي ؟ کجايي ؟ زنده اي ؟! دلم برات تنگ شده هزار تا ... شعرم ... اوممم ! بي خيال بابا !!! فکر نان باش که خربزه آبکيه !!!!! چه خبر از بال و پرواز باند ? ؟!
    + سيرت 

    عالي بود!‏ واقعاً‏!!!

    بار نخست است به وبلاكت سر زدم و بار نخست است كه چنين اشعار زيبا و مقبولي را ميخوانم ...

    سبز باشي و تندرست

    + ميريام 

    دوربينم را به سمت سبز بي كران درختان مي گيرم

    و تمام پرنده هاي زيباي جهان را برايت شكار مي كنم

    تا براي عصرانه ات تحفه اي آماده كنم

    همه اشان حس رهايي دارند

    حس پرواز

    حس گم شدن در هياهوي چشمان تو

    حس جاري شدن از مهرباني دستهاي تو

    دوربينم را به سمت شرجي خليج مي كشانم

    تا براي اتاق خواب نيلگونت منظره اي خلق كنم

    منظره اي كه تار چشمان تو را خوب بنوازد

    و قلب تو را قابي از عشق بگيرد

    و با خنكاي نسيم اش موهايت را نوازش كند

    دوربينم را سمت پنجره مي برم

    يا كريم ها پشت شيشه خواب رفته اند

    خورشيد تابش چشم نوازي دارد

    آرامش خانه ي ما تمام جهان را در بر گرفته!!

    پاسخ

    نمي دانستم عشق / به دوربين ها هم سرايت مي کند / دستان تو / دورربين را هم عاشق کرده اند.. / ممنونم ميريامم

    «پابرهنه در پارك» مي دوم

    و منتظرت هستم...

    با چه؟

    1- پاييز پدر سالار

    2- در انتظار گودو

    (خبر مفصل چاپ شماره 2 اولين نشريه تخصصي غزل پيشرو)

    3- ترانه هايي كه مادرم به من آموخت

    4- در روزنامه ها خبري نيست

    (جديدترين اخبار از اتفاقات فرهنگي)

    5- داش آكل يا حسن صبّاح؟

    6- مثل حفاظ پله ها

    (شعري تازه از سيد مهدي موسوي)

    ...

    «منتظرت هستم» فقط يك جمله بي معني ست

    پشت اين حروف مردي ايستاده

    كه سيگار مي كشد...

    ...

    منتظرت هستم!!!!

     <      1   2   3      >