• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : جغرافي..
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    علي طلوعي:

    باز محرم شده پيشاني ام
    با توام اي آنکه نمي داني ام
    باز محرم شده آکنده ام
    منتشرم باز پراکنده ام
    باز من وگريه درخويشتن
    باز توهستي وغزل هست ومن
    باز من وگريه و افروختن
    پرزدن وپرزدن و سوختن
    باز من وتازگي عاشق شدن
    باهمه سادگي عاشق شدن
    باز محرم شده زنجير کو؟
    زخم نگاههاي نفسگير کو؟
    منتظرم کو غزل آهنگ کو؟
    شيشه شدم حادثه سنگ کو؟
    باز کسي تنگ غروب آمده است
    آينه پوشي زجنوب آمده است
    عقده ديرينه سلام عليک
    حضرت آئينه سلام عليک
    سبزترين حادثه خوبي هنوز؟
    مثل مني اهل جنوبي هنوز؟
    مثل مني گريه مذابت نکرد؟
    حضرت آئينه جوابت نکرد؟
    باد که از کوچه ما مي گذشت
    خاطره عشق خرابت نکرد؟
    با توام اي خوب که دل برده اي
    هيچ به اما و اگر خورده اي؟
    هيچ نگاه تو محرم شده است؟
    هيچ کسي از دل تو کم شده است؟
    دست به دامان زمستان شدي؟
    دربدر کوچه باران شدي؟
    هيچ شدي هيچ وبال خودت؟
    شاهد ترحيم وزوال خودت
    فاتحه اي از سردلواپسي
    خوانده اي هرگز تو به حال خودت؟
    روز وشبت رابه غزل داده اي؟
    هيچ به پاي خودت افتاده اي؟
    شاهدپرپرشدنت بوده اي؟
    گغته کسي گفته چرا ساده اي؟
    حضرت آئينه به شک خورده اي؟
    هيچ سرکوچه کتک خورده اي؟
    حضرت آئينه تحمل نکرد
    درشب باراني من گل نکرد
    کاش کسي باز جوابم کند
    دروسط کوچه خرابم کند
    توبه کنم باز کسي بشکند
    پلک برقصاندو آبم کند
    باز من وآيه امن يجيب
    بازمن و حادثه سرخ سيب
    دل به غبار غزلش بسته ام
    نصرمن الله وفتح قريب