• وبلاگ : شعرهاي احسان پرسا
  • يادداشت : پرچم من..
  • نظرات : 3 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام.چي بايد گفت؟اين لفظ بچه كوني انگار تنها ناسزايي بود كه تا بحال كسي بهم نگفته بود...اين بهانه رو بدست تمام اونايي كه ازم بدشون مياد ميدم كه اينطوري صدام كنن هر چند من ديگه كوچكترين ارزشي براي نداي اين بزدلها قايل نيستم...چيزهايي از اين دست كه بر من گذشته شايد به خيليها گذشته باشه...شايد هم اين يك شبهه باشه...بعضي مثل من حساسيتشونو از دست ميدن و صرف نظر از اينكه از اين به بعد ديگران چه رويه اي رو در برخورد با اونها اتخاذ كنن ميگن حرفاشونو...بعضي ها هم حتا توي فضاي ذهنيشون هم نميپردازن به خيلي ناگفته ها و ناگفتنيها...به خيال اينكه دفن كردند اين ماجرا ها رو...اينكه من چرا اينقدر تلخم شايد برگرده به اينكه تلاش ميكنم صادق باشم...صادق باشم بنا به دلايل كاملا شخصي كه هيچ چيز منو ملزم نميكنه كه براي همه توضيح بدمشون...گاهي حقه نگفتن هر راستي به اندازه گفتن هر دروغي برام نازل و مبتذله...بحثي ندارم باكسي اما اين رشته برام سر درازي داره ...اما همينقدر بدون كه تهوعي كه ازش حرف ميزني تو لحظه لحظه لحظه زندگيم رسوب كرده و پس زمينه تمام باالفعلها و با القوه هاي وجوديمه...ناز و اطوار ريختن ذهنهاي فعال و نخبه با انديشه هاي آنچنانيشون برام مثل فحش ناموسي شده...اين ذهنهاي كاناليزه و از خويش متشكر همونقدر كه آزار م ميدن همونقدر هم برام قابل احترامند...يكي ميگفت كه من فرصتهامو در برقراري ارتباط با اون از دست دادم....راستش من خودم احساس ميكنم كه فرصتهامو در هر گزينش و تصميمي در زندگي از دست دادم...به كسي مربوط نيست كه من چرا اينقدر نچسب و تلخ و نااميدانه و مزخرف فكر ميكنم...اما لا اقل تو اينو ميفهمي كه فرموليزه كردن زندگي غير قابل پيش بيني برام مثل آب در هاون كوبيدنه...باورمندي اگر قرار باشه پشت ستونهاي زمخت اما به شدت توخالي ضابطه مند كردن اون هم بر اساس خود اجباري پنهان بشه به نظرم زندگي از ايني كه هست هم مسخره تر ميشه...حرف زياد دارم...باشه تا برات بگم اگه خواستي!ما وراث همون فواره هوش بشري هستيم و با به چالش طلبيدن شعور و هوش همديگه تو دل هم جا ميكنيم يا دست رد به سينه حضور همديگه توي فضاي هم زيستي و هم انديشي و مسالمت ميزنيم...يه طورهايي زندگي شده تست و آزمون و تعيين صلاحيت بر پايه و مبناي انتزاعيات.اصلا به من چه كه گنده تر از دهنم حرف بزنم و گنده تر از قلمم خط خطي كنم.ميرم كونمو بدم!