اي عاشــقان، اي عاشــقان پيمانهها پُرخــون كنيد
از خون دل، چون لالهها رخســـــارهها گُلگون كنيد
آمد يكي آتشســـــوار، بيرون جهيد از اين حصـــــار
تا بر دمد خورشـــيد نو، شـــب را ز خود بيرون كنيد
.
.
.
بهار تازه، سال نو بر همگي شاد باد.
.
.
.
85، براي من که سال خوبي نبود بهجز چند روز کوتاه بهاري و تابستاني البتّه. اين 7 ماههي آخر بهدشواري گذشت (و ميگذرد؟) نميدانم شايد سر سفرهي سال نوي گذشته، از صميم قلب از خداوند آرامش و خوبي نخواستم. نميدانم شايد... حالا بهجايش بيآئيد امسال همگي وقت سالتحويل همديگر را و آرزوهاي خوب براي همديگر را از ياد نبريم. من که از همين امروز، براي شما آرزوي سالي آرام و مهربان در کنار خانواده و دوستان دارم. شما هم آمين بگوئيد... آمين.
.
.
.
پينوشت1: اينها قرار بود بخشي از آخرين پُست «چايتلخ» (در سال 85 يا...؟) باشند امّا تصوّر کردم اينجا پُستکردنشان، خودمانيتر است.
پينوشت2: ديگر دير زمانيست (نزديک به 2 سال) که از گذاشتن کامنت بهروش copy/paste پرهيز ميکنم امّا اين پُست/کامنت، حال و هواي ديگري داشت؛ حال و هوايي از جنس ِ...
پينوشت3: به پُست ويژهي بهار متناسب با تصوير، سه سطر ديگر هم افزودم.
.
.
.
خدانگهدار.
پژمان الماسينيا
يکشنبه
27 اسفند
يکيدو روزي مانده به سال نو...