مصرع آخر را دوست نداشتم احسان! يعني دوبيتي سنگين تر و قوي تر از اوني بود که برسه به مقنعهي توسي...
واااااااااااااااااااااااااااااااي چه حس قشنگي
بپا ندزدنت
سلام ،
رباعي تو عجب آتشي به پا كرده
هزار آينه در چار پاره آورده
...........
همسايه ، دل مرا به دل راه بده
راهي به نگاه اگر چه کوتاه بده
از مهر ِ ستاره ، ٍسحر ِ شب را بشکن
ايوان مرا روشني ماه بده
.......
روزگارتان به كام
سلام خوندم زيبا بود
به طعم ترش لبانم گناه جاري نيست خلاصه اينکه .......
به روزم خوشحال مي شم سر بزنين
سلام
فتح خوب و قشنگتون مبارك باشه .. !
خوب باشين ..
مدتي نبودم.. از خواندن خبر : همسر صبورم..اعظم..... بسيار شادمان شدم.....
تبريك صميمانه ام را بپذيريد...........
و سلام مارا به عروس خانوم ....
به باد بگو بايستد!
كجا ميبرد بوي گيسوان تو را...