" روز معلم مبارک "
تو شعری باید که بُروزت بکنند
ماهِ شب و آفتابِ روزت بکنند
یک عمر، تو شمع ِ راه بودی استاد!
وقتش شده تا که گاز سوزت بکنند !
" احسان پرسا "
تقدیم به دختران صبور سرزمین ام
در عشق ِکسی برشته ماندن سخت است
پابند به یک نوشته ماندن سخت است
تو خوب بمان ، اگر چه بانو ، بالت
قیچی شده و فرشته ماندن سخت است
احسان پرسا
ای دوست بیا تفاله ی فالم باش
داروی دوپینگ دل بی حالم باش
من شب ها از تاریکی می ترسم
در ظلمت شب ، چراغ یخچالم باش
" احسان پرسا "
از زندگیم که هر چه بادا باد است
انگار فقط دشمن من دلشاد است
هی می روم و نمی رسم ، مشکل چیست
انگار که چرخ زندگی کم باد است
افطار شد و حبیب را نوشیدم
روی سجاده تا سحر رقصیدم
هر کس مَه را دید کسی را بوسید
خوشبخت منم که ماه را بوسیدم
من معتقدم که باد هم دل دارد
از بس که با مقنعه مشکل دارد
هر قدر وزید ، مویی آزاد نشد
غافل از اینکه دخترک " تِل " دارد
او را شرمنده و خجل خواهم کرد
با خونش ، خاکش را گل خواهم کرد
من هر چه کشیدم همه زیر سر اوست
امشب با آیینه دوئل خواهم کرد
گفتم روی تو " والقمر " چون ماه است
" والعصر " جهان بدون تو جانکاه است
گفتی که بخوان سوره یوسف .. اما
این قصه دراز و .. دامنت کوتاه است !
من کارگرم ، بپرس " مزدت چند است ؟ "
تا من گویم به تو که ".. یک لبخند است "
بوسه بر دست کارگر مستحب است
حالا چه کنیم عزیز ؟ دستم بند است .. !
خون را تاریخ پُر بها می داند
این خون در تاریخ به جا می ماند
تاریخ ندیده کودکی " شش ماهه "
در میدان با گریه رَجَز می خواند
" احسان پرسا "
.: Weblog Themes By Pichak :.