مردم به من مجال سخن قرض می دهید؟
لالم ، به من زبان و دهن قرض می دهید؟
حرف حساب مانده چنان بغض در گلو
یک لحظه دل نه ، گوش به من قرض می دهید؟
وقتی که منع گشتم از آواز ، خر شدم
حالا به من دو متر چمن قرض می دهید؟
افتاده ام به خاک پس از جنگ بادها
من پرچمم ، به بنده وطن قرض می دهید؟
پاسخ اگر که نه ست از این خاک می روم
حداقل بلیت تِرَن قرض می دهید؟
یا نه .. خودم برای سفر قرص می خورم
لطفا فقط دو متر کفن قرض می دهید؟
" تو جان بخواه " از همه این را شنیده ام
من مرده ام؛ به روح بدن قرض می دهید؟
***
اشعار من عصاره ی یک روح خسته است
من روح خویش را به شما قرض می دهم ..
تاریخ : شنبه 88/7/11 | 4:18 عصر | نویسنده : احسان پرسا | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.