زیباترین شعری که در وصف رعد و برق خوانده ام، متعلق به بزرگمرد عرصه ادب قیصر امین پور است. آن جا که می فرماید:
باران گرفت نیزه و قصد مصاف کرد
آتش نشست و خنجر خود را غلاف کرد
گویی که آسمان سر نطقی فصیح داشت
با رعد سرفه های گران سینه صاف کرد
اما از این شعر گذشته، به نظر من زیباترین و موجزترین ترکیب کلامی که تاکنون درباره رعد و برق خلق شده، تعبیری است که خالق رعد و برق در قرآن کریم برای آن داشته است. ایجاز عجیبی که در این ترکیب وجود دارد، همزمان با متناقض نمایی ( پارادوکس ) همراه شده و تعبیری در حد معجزه را در ادبیات خلق کرده است.. تعبیری که شاید خلق آن کم از خلق رعد و برق نیست ..
آیه دوازده سوره روم را مرور می کنیم:
وَ مِنْ ءَایَاتِهِ یُرِیکُمُ الْبرَْقَ خَوْفًا وَ طَمَعًا ..
و از نشانه های او، این که (رعد و) برق را نشانتان می دهد؛ که مایه بیم و امید است
در این آیه رعد و برق، مایه بیم و امید معرفی شده و همه می دانیم خطر صاعقه با امید به باران همراه است. اما این که کسی در جمله ای خوف و طمع را در توصیف رعد و برق به کار گیرد واقعا کاری ستودنی است و خودش چه خوش گفته است که " ستایش مخصوص خداست "
" احسان پرسا "
.: Weblog Themes By Pichak :.