یه کار قدیمی به احترام مقام مادر ..
تقدیم به آنها که روز مادر را به یک تکه سنگ تبریک گفتند :
چه می شد دستهایت را ببوسم
و پا نه .. رد پایت را ببوسم
چه می شد جای این سنگ نوشته
بهشت زیر پایت را ببوسم !
و برای اولین بار روز زن را به همسفر عشقم تبریک می گویم :
و خداوند
تمام هستی را که آفرید
مدادش کم رنگ شد
آنرا به لب زد و
زن را آفرید.
.. این کار هم به چشمک های شیطنت بارش تقدیم می شود:
چشم تو هنوز هم سقط می گیرد
وز دیده ی دلباخته شط می گیرد
چشمک که ندارد از خودش تاثیری
از گوشه ی چشمان تو خط می گیرد !
تاریخ : شنبه 85/4/24 | 8:7 عصر | نویسنده : احسان پرسا | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.