شهادت اسطوره عدالت را تسلیت عرض می کنم
ای وای علی مرتضی را کشتند
ای وای وصی مصطفی را کشتند
گر من هم می بودم علی اللهی
می گفتم مارقین خدا را کشتند..
بوسی به هوای یادِ ایّام قدیم
بوسی به هوای نذر ِجنّاتِ نعیم
انگار بهانه ای نمانده ست.. بیا
امشب به هوای آشتی قهر کنیم!
برای شنیدن آخرین شاهکار " کاظم الساهر" کمی تامل کنید
نه روسریم، نه شال، نه پیرهنی
نه حتی گل تا سر راهت بکَنی
ای کاش به جای اینکه شاعر باشم
فنجان بودم تا تو مرا لب بزنی!!
برای شنیدن آخرین شاهکار " کاظم الساهر" کمی تامل کنید
بی خود منشین برای من لاف بزن
لطفی کن و حرف عشق را صاف بزن
من کور و کرم، بنابراین حرفت را
بین دو خط ِ لبم تلگراف بزن !!
نه چای مرا رنگ مرکب بزنی
نه داغ و معطر و لبالب بزنی
خاصیت چای عربی شیرینی ست
کافی ست که فنجان مرا لب بزنی !!
_________________________________________________________________________________________________
* چای عربی چای پر رنگی را می گویند که با شکر شیرین می شود و در میان کشورهای منطقه منحصر به فرد است.
بعد التحریر:
لازم می دونم از نقد صریح و دلسوزانه بانو فهیمه تائبی صمیمانه تشکر کنم.
شفاف مثال نور نابی دختر
نه نور نه.. از جنس سرابی دختر
من مادر خود را به کجا بفرستم؟
تو بچّه محل آفتابی دختر!!
سلام دوستان.
چله هم گذشت.
دوباره در خدمتتون هستم. این بار اما با شروعی خجسته؛
گویند سال را با هر مناسبتی نو کنند سال نام همان مناسبت می گیرد. فروردین های من با تولد همسرم سبز می شود بنابراین از امسال همه سال های عمرم سال میریام خواهند بود.
نه سبزی و نه نو شدن ِ تقویمی
نه بوسه ی عید، نه گل ِ تقدیمی
امسال بهار دیر کرده، لطفاً
جایش تو بیا خانم ِ ابراهیمی!
میریام
همسر محبوبم
تولدت مبارک
هم باد اسیر دم قدوسی توست
هم خاک در آرزوی پابوسی توست
من فاتح سرزمین عشقم با تو
چون پرچم من مقنعه توسی توست
غمی چشمامو تُنگ آب کرده
دلم رو ماهی ای بی تاب کرده
چقدر این تاقچه دلگیره وقتی
اَجل مادربزرگو قاب کرده
هر قطره اشک تو دانه ای از تسبیح عمر مرا می شمرد.
آرام بگیر دختر که هق هق تو تمام حجم خاکی شانه هایم را تکانده است.
بگذار گوشه ای از تابوت سنگین این مصیبت را من به دوش کشم.
" آرام " بگیر تا چشمان مرا " اقیانوس آرام " نگیرد.
ما با مادربزرگ از این قرارها نداشتیم که قرارمان را با خود ببرد.
لالایی های مادربزرگ آرام گرفت و ما در بهت سکوت جای خالی لالایی هایش را ناله می کنیم.
.. و مادربزرگ که مهربانانه رعایت ناشی گری ما را کرده و بی لالایی خفته است.
آرام بگیر اعظم جان .. مادربزرگ خواب است.
" تسلیت " عرض می کنم. واژه ای کوچک در غم مادری که بزرگ بود.
صدایت.. نفحه ای ریحان گرفته
نفس هایی که طعم جان گرفته
الو.. بانو صدای توست آیا
و یا در گوشیَم باران گرفته ؟!
.: Weblog Themes By Pichak :.